سايداسايدا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره
هیرادهیراد، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه سن داره

فسقلی ما

ناز دخترانه برای بابا

هی باباتو صدا زدی توجه نکرد بعد به فکر رفتی بعدش هم سرتو گذاشتی روی فرش بابا گفت چی شد سایدا جواب ندادی گفت بیام ببوسمت سرتو به نشانه تایید تکون دادی یعنی بیا و با ناز و کرشمه و انگشت به دماغ تکون نمیخوردی تا بابا ببوستت                                     ...
29 خرداد 1393

عاشق کتاب

از همین الان عاشق کتاب خوندنی و خیلی مرتب کتاب رو صفحه میزنی و بلند بلند کتاب میخونی که معلوم نیست اصلا چی میگی و این اولین بچه ای هست که میبینم کتاب رو پاره نمیکنه و مرتب نگه میداره درضمن مداد میگیری دستت مقداری خط کج میکشی و میگی این هم نقاشی من واین هم اولین نقاشیت در93/3/3 که ظاهرا ما رو کشیدی ...
29 خرداد 1393

نمازخوندن

تقلیدت حرف نداره یعنی توی تقلید کردن به نکات ریزی توجه می کنی که نپرس. دقیقا شبیه بابایی و مادری نماز میخونی و همینجوری لبت رو تکون میدی و ذکر میگی معلوم هم نیست که چی میگی.اون ها هم پیش خودشون برات سجاده پهن میکنن تا باهاشون نماز بخونی اگه پهن نکنن میری سراغ مهر و سجاده اونها. تازه همه جهت ها هم قبله ات هر وقت هم بخوای حجاب داری هروقت هم بخوای بی حجابی.وضو هم که توی کار نیست کاشکی میشد به همین راحتی نمازخوند.نمیشه آیا؟(این هم بگم گوشه شلوارتو به تقلید بابایی میگیری و مرتب می کنی حین اقامه بستن) ...
27 خرداد 1393

سایدا و قصربادی

امروز برای اولین بار به قصربادی رفتیم و با ذوق شروع به بازی کردی .بچه ها چه زود بزرگ می شوند و قد میکشند و در مقابل این ما پدرمادرها هستیم که پیر می شویم و در این گذر عمر درحال لذت بردن از بالندگی فرزندانمان هستیم . سایداجون خیلی دوست دارم و از هرچیزی که تو از اون لذت ببری لذت می برم. ...
21 خرداد 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فسقلی ما می باشد